خستگان را چو طلب باشد و قوت نبود
گر تو بیداد کنی شرط مروت نبود
قیافه ام را ببین ! ببین چه جهنم آراسته ای دور و برم برپاست ، چه شعله های بزک کرده و زقوم های خوش آب و رنگی ، کاسه کاسه تلخابهی این حمیم که میریزد توی حلقوم این بیچاره ها : قل ، قل ، قل ... هی می پیچد توی گوشم و تنم از بس خورده به تن این زبانه ها تاول تاول شده مهتاب ... ببین ...
فیومئذ لا یسئل عن ذنبه انس و لا جان ،
فبای الاء ربکما تکذبان ،
یعرف المجرمون بسیمهم فیوخذ بالنواصی و الاقدام (الرحمن 39 -41 )