در بستر تنهایی
شب تا به سحر بیدار مانده بود
و من، غرق رویای شیرین دوست داشتنها
با هم بودنها
آسمان دلم پر ستاره بود
ماه در کنارم آرمیده بود
به هر کجا که می نگریستم
روشنایی بود و نور
تلاءلو مهتاب
آه رویای قشنگ با تو بودن
در سپیده دم بیداری
شب آرام
در کنار بسترم خوابیده بود