دستام بگیر دوباره برسونم به نگاهت
نگیر از من عشق پاک تا دلم باشه براهت
آسمون آرزوم پر کن از لذت رفتن
دوباره پناه من شو تو روزای خود شکستن
تو چشام بذار دوباره خواب خوب پیچکا رو
توی این شبای غربت آخرین امید من شو
تو واسم قصه ی عشق تفسیرای تازه کردی
شدی خورشید نگاهم تو هجوم تلخ سردی
تو شبام شکسته بودم دلم بدست آوردی
پر کشیدی توی قلبم دلم بدست آوردی
توی راه زنده بودن تو شدی همسفر من
تو شبای خود شکستن همدم چشم تر من
توی مهربون عاشق میدونستی که می خوامت
توی باغچه ی دل من غنچه زد شکوه نامت
حرفای قشنگ ونابت قبله گاه قلب من شد
مهربونی خونه کردوقصه م غم ریشه کن شد
دلم سپرده بودم به گلای یاس خونه ات
سرم گذاشته بودم مهربون بروی شونه ات
مهربون نازنینم تو تموم آرزومی
تو طلوع صبح عشقی بگو که پیشم می مونی