رز زرد یاد بیچارگی است
تو به فکری که چه کردم با تو؟
گره هایی که مرا می خوابند
من خزان سردم
و سکوتی که پر از شرم
کتاب درد است
کودکی می جنگد
و غروری رنچور
بوسه باران گناهان من است
وائزان شیفته اند
روی من سیلابیست
خون به کارون بزرگ
قصه آیسگی تن مان را دارد
رز زرد یاد بیچارگی است
کوچه مردود شده
کاغذکهای نیایش همه جعلی بودند
صورت زشت و تباه مردان
هرزگی های مجاز
مکر باران و فریب اسفند
جان غمگین عبوری محکوم
همه در مردمک چشم اثیری مرده
همه نفرین مرا گم کردند
یاد من بی یاد است
و لبی تشنه گوناگون لبان من نیست
من نخواهم خندید
رز زرد یاد بیچارگی است
دل من دلتنگ است
سالی بگذشته
شوق من بد آدخ
تن آدیشه من
گرمی لمس تو را گم کرده
روی مهتاب نخواهم خوابید
آسمان مرد غریبیست پس از آنشبها
روی من گاه گداری باران
قصه ها می سازد
من بخوابی دلگیر
می سرایم این خطهای خداحافظ را
من چرا اینجایم؟
آشمالان همه گرداگردم
روی دستان ضعیفم
رز زردی مرده
رز زرد یاد بیچارگی است