آنکه در دین خدا تفقّه کند، خداوند همّ وغمش را کفایت می کند و از جایی که به فکرش نمی رسد روزیش دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 

 
   

خبر از بی خبری - بسوز... این همه آتش سزای توست
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:1
 

ایدین :: 83/12/27::  12:53 صبح

قاصدک هان چه خبر آوردی ؟

از کجا وز که خبر آوردی ؟

خوش خبر باشی  اما اما

گرد بام و در من

بی ثمر می گردی .

انتظار خبری نیست مرا

نه ز یاری نه ز دیار و دیاری – باری

برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس ،

برو آنجا که ترا منتظرند .

قاصدک !

در دل من ، همه کورند و کرند .

دست بردار از این در وطن خویش غریب .

قاصدک تجربه های همه تلخ

با دلم می گوید

که دروغی تو دروغ.

که فریبی تو فریب .

قاصدک  ! هان ولی ،... آخر ... ای وای !

راستی آیا رفتی با باد ؟

با توام ، آی کجا رفتی ؟ ...آی!

راستی آیا جائی خبری هست هنوز ؟

مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

در اجاقی ـ طمع شعله نمی بندم ـ خردک شرری هست هنوز ؟

قاصدک !

ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گریند .

***

زمستان

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ،

سرها در گریبان است .

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را .

نگه جز پیش پا ر ادید ، نتواند

که ره تاریک و لغزان است .

و گر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است .

نفس کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک .

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت .

نفس کاین است ، پس دیگر چه داری چشم

زچشم دوستان دور یا نزدیک ؟

مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین !

هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...

دمت گرم وسرت خوش باد !

سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای !

منم من میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم

منم من سنگ تیپا خورده رنجور

منم ، دشنام پست آفرینش ، نغمه ناجور .

نه از رومم نه ز زنگم ، همان بی رنگ بی رنگم

بیا بگشای در ، بگشای دلتنگم .

حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد .

تگرگی نسیت ! مرگی نیست !

صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است .

من امشب آمدستم وام بگذارم .

حسابت را کنار جام بگذارم .

چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟

فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد سحر گه نیست .

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است .

حریفا ! رو چراغ باده را افروز ، شب با روز یکسان است .

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت .

هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دست ها پنهان

نفس ها ابر ،‌دل ها خسته و غمگین

درختان اسکلت های بلور آجین

زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه ،

زمستان است .


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

33795

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
خبر از بی خبری - بسوز... این همه آتش سزای توست
::لوگوی دوستان::































::لینک دوستان::
آتش عشق
موازی
عاشق
سرزمین کتاب
خورشید خانم
قاصدک
پایگاه ادبی خزه
گلناز
سخن
واژه
کلاغ
دوات
ادبکده
دانلود موسیقی
شاعرانه ی دختر خاکی
ایران کلیپ
کلیپ پارت
انجمن نمایش عروسکی داول
معلم
فال حافظ
ایران فال
::آوای آشنا::
::نوای سوختن::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::