خواستنم مایه ی ملال کسی نیست
زل زدن گنگ من سوال کسی نیست
قصه ی پوچ" دو کاج" مال شماها
شاخه ی تنهایی ام وبال کسی نیست
یکسره از پیچ و تاب دلهره گرمم
جان اجاق من از ذغال کسی نیست
بی جهت این سایه ها در آمد و رفت اند
در سر دیوانه ها خیال کسی نیست
تا به کی این قدر خواب کفش ببینی؟
کوچه ی بیچاره ! احتمال کسی نیست
قسمت ام از آسمان، دریچه ی بکری ست
راه نگاهش مسیر بال کسی نیست
دلخوشی ام این درخت شاید و امّاست
هستی او بسته به زوال کسی نیست
سهم بهار مرا ندیده بگیرید
مال من است این شکوفه ،مال کسی نیست