جام قلبم شده لبریز زعشق
شعله هایش فوران می کند از پیکر من
تو زبانی به من آموز، به من
راهی از من تا تو
همهء شعلهء آن را،به تو تقدیم کنم
!تو بسوزی با من
:او به من گفت
!که آن راه، بسی نزدیک است
اتصال لب من با لب تو
پلی از عشق میان لب ما
یک فشار ناچیز
انتقال همه عشق
و در آن هنگام است
هر دو سرشار ز عشق ابدییت هستیم
شعله ور در جریان بودن
همه دنیا لبخند،ما لبخند
همه دنیا مستی،ما مستیم
حال جسمی تک و یک روح هستیم