خیلی وقت است که کبوتران مبتلای زمین اند !
شوق آسمانی شان را بام دزدیده ـ دانه می چینند ، آب می نوشند .
و دیگر شوق پرواز ، در بالهایشان رنگ کهنگی گرفته است
آن ها حتی مثل قدیم با هم دوست نیستند
و هر کس برآن است که بیشتر دانه برچیند
فصل ها می گذشت و کبوتران روز به روز
در دل آسمان پر نمی گرفتند و به زمین مبتلا تر می شدند .
کبوتران میراث داران گذشته خود بودند . که میراثشان ( آسمان آبی ) را
دانه و دام دزدیده است
از گذشته های دور آسمان این آبی بی کران این پیر جاوید،
در قلب خود همیشه کبوتران سفید بال داشت .
آسمان عاشق کبوتران مهاجر بوده ،
پر بوده
ز سفیدها
ز سیاه ها
پر بوده ز هر رنگی و خالی از هر رنگ .
که هر رنگی خوب است غیر از دورنگی
و آسمان این را خوب فهمید .
کبوتران از دیر باز مبتلای آسمان بوند
نه … نه
بلکه هر درد را به جان می خریدند . تا آسمانی شوند
حتی اگر شکار گرسنه های آسمان می شدند ، که هیچ آسمانی نبودند
کبوتر نشانه آسمان بود .
نماد پاکی ها ، نماد آنان که دلداده ی بیکران اند
حتی نماد عشق .
هنوز در خاطر آسمان مانده است که کبوتران چگونه بوده اند .
و آسمان هنوز آبی است
آبی آبی …. اما
این کبوتران اند که از یاد برده اند آن همه مهربانی را
و هیچ یادشان نیست که چگونه بوده اند و اکنون چه گشته اند
حق دارند ، جاذبه زمین زیاد است
همه سقوط می کنیم .
!!!
و هر چه بزرگتر سقوط محکم تر.
اصلا دلم نمی خواهد بگویم (( چرا دوباره پر نگیریم )).
ونیز ((دل بی کران گرفته است )); پیر شده، ز کبوتران دلگیر است .
اما ... آسمان بی کران با کبوتر ها زیباتر بود .
آسمان با سفیدی رنگ کبوتر ها روشن تر بود اینقدر تیره نبود
کبوتر ها به آسمان هم بی مهری کردند
آسمان رنگش این نبود که اکنون است ـ تیره تر شده ، شبها تاریکتر از
همیشه و بی فروغ تر .
روزها پر ز درد و ناله و نفرین
کبوتران را غفلتی عظیم گرفته است .
کبوتران به زمین نشستند و آسمان به عزا نشست .
و در آسمان همه آسمانی ها را دلگیر کرده است.
ماه دشت ، از حزن آسمان و آبیش خون است
لک های ماه را نمی بینید . پر از درد است .
هر شب تکه ای از این درد به آسمان نمایان می شود و تازه شب چهارده ام همه حزنش پدیدار می شود
و خورشید کهنسال ترین آسمان زمینیان را ، خشم گرفته است .
هر روز به جای نعمت ، نغمت زنورش بر نوادگان زمینی آدم فرو می ریزد . و
زمین مسافرانش را که ز آسمان بودند زمینی کرده است .
آه …. آه زبانم لال نکند کبوتران آسمان را از یاد برده باشند
نمی دانم !...
شاید شوق دانه و لانه و کاشانه دلش را برده
اما کبوتر پرواز را هیچوقت از یاد نمی برد .