سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در شرافت دانش همین بـس که کسی هم که آن را نیک نمی داند ادعایش می کند و هرگاه به آن منسوب گردد شادمان می شود . [امام علی علیه السلام]
 

 
   

پنجره را وا می کنیم - بسوز... این همه آتش سزای توست
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0
 

ایدین :: 84/2/2::  4:16 صبح

پنجره را وا می‌کنیم
هوای سرد تو می‌ریزد
عزیزی که مرده‌است پلک‌ می زند
هوای سرد اتاق را پر کرده
می‌لرزیم
عزیزی که مرده‌است بر بستری دراز شده در گوشه‌ای که از گوشه‌های پرت اتاق است
پیراهنی سفید تنش کرده‌ایم
ملافه‌ای سفید تا زیر چانه‌اش کشیده‌ایم
پاهایش از سرما می‌لرزد
موهایش را بافته‌ایم دو ور صورتش روی بالش انداخته‌ایم
پنجره روبرو را هم وا می‌کنیم
سرما در سرما می‌آویزد
عزیزی که مرده است اندک اندک کبود می‌شود
ملافه را اندکی بالا می‌زنیم
پیراهن را اندکی بالا می‌کشیم
پاهایش را از هم وا می‌کنیم دخول می‌کنیم
برمی‌خیزیم
پیراهن را صاف می‌کنیم
ملافه را صاف می‌کنیم
می‌نشینیم
عزیزی که مرده‌است اندک اندک ورم می‌کند
ملافه اندکی بالا اندکی بالاتر می‌آید




پاهایش را از هم وا می‌کنیم
کودکانمان را بیرون می‌کشیم
پاهایش را صاف می‌کنیم
ملافه را پایین می‌کشیم
عزیزی که مرده از سرما می‌لرزد
کودکان می‌لرزند از سرما
ما چای می‌خوریم
پنجره را می‌بندیم
پنجره را وا می‌کنیم
کودکان را رها می‌کنیم در آغوش ازدحام خیابان
چای می‌خوریم
عزیزی که مرده‌ است
عزیز عزیزی است
می‌رویم به سویش
ملافه را اندکی بالا می‌زنیم
پیراهن را اندکی بالا می‌کشیم
پاهایش را اندکی از هم وا می‌کنیم دخول می‌کنیم
عزیزی که مرده است ورم می‌کند
پنجره را اندکی وا می‌کنیم


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

31775

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
پنجره را وا می کنیم - بسوز... این همه آتش سزای توست
::لوگوی دوستان::































::لینک دوستان::
آتش عشق
موازی
عاشق
سرزمین کتاب
خورشید خانم
قاصدک
پایگاه ادبی خزه
گلناز
سخن
واژه
کلاغ
دوات
ادبکده
دانلود موسیقی
شاعرانه ی دختر خاکی
ایران کلیپ
کلیپ پارت
انجمن نمایش عروسکی داول
معلم
فال حافظ
ایران فال
::آوای آشنا::
::نوای سوختن::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::